عاشق نبودی که .....
روزي كه مي گفتي من با تو مي مانم
روزي كه دانستي من بي تو ميميرم
روزي كه با عشقت بستي به زنجيرم
بازنده من بودم اين بوده تقديرم
خوش باوري بودم پيش نگاه تو
هر دم ز چشمانت خواندم كلامي نو
عاشق نبودي تو من عاشقت بودم
در قبله گاه عشق بودي تو معبودم
آرام و آسوده در خواب خوش بودي
يك لحظه من بي تو هرگز نياسودم
من با نفس هايم نام تو را بردم
كاش اي هوسبازم با تو نمي ماندم
عشق تو چون برگي در دست طوفان بود
دل كندن و رفتن پيش تو آسان بود
روزي به من گفتي ديگر نمي مانم
گفتم كه مي ميرم گفتي كه مي دانم
باور نمي كردم هرگز جدايي را
آن آمدن با عشق اين بي وفايي را
از یادم نرفتی

یکی بهش زنگ بزنه
بگه هنوز تو فکرشم
بگه هنوز مثله قدیم ناز نگاشو می کشم
یکی بهش زنگ بزنه بگه که می میرم براش
بگه هنوزم عاشقم
عاشق اون رنگ چشاش
بهش بگین اگه یه روز نبینمش دق می کنم
دل وبراش قربونی با دلیل و منطق می کنم
بهش بگین اگه بخواد همیشه عاشق می مونم
تموم شعرام و براش با اشک و هق هق می خونم
آخه مثله اونو از کجا بیارم
بهش بگین اگه بخواد دنیا رو آتیش میزنم
اونی که عاشق دو تا چشای نازشه منم
بهش بگین که همه چیز به هم می ریزه وقتی نیست
اگه نباشه.....!! حتی مردن دیگه کار سختی نیست
**********